اصلِ عدم قطعیت
خلاقیتها و تفکرها زمانی شروع میشوند که ما بر تصورات و ذهنیتهای خودمان اصرار نکنیم. اگر در کلاس قرار باشد که صرفاً به یک نظر بپردازیم، یا قرار باشد که فقط حرف معلم صحیح باشد، یا قرار باشد که سوالها تنها یک جواب مشخص داشته باشند(و کلید آن سوال هم در دست معلم باشد) دیگر نمیتوان انتظار کلاس مشارکتی را داشت.
ما انتظار نداریم که در پایان یک کلاس و یا در جواب یک سوال همه فراگیران به یک پاسخ برسند. اتفاقاً باید در کلاس مشارکتی به دنبال سوالهایی رفت که دارای جوابهای واگرا هستند. یعنی هرکس میتواند از جنبهای به آن بنگرد و نظر همه نیز میتواند درست باشد. مانند اینکه ما برای رفتن از تهران به مشهد، تنها یک راه نداریم بلکه تعداد زیادی راه وجود دارد که همة آنها میتواند ما را به سرمنزل برساند. از نرسیدن به جواب نترسید و به جای ترسیدن، سعی کنید برنامهریزی کنید و طرح درس داشته باشید که چگونه فرایند کلاس را طراحی کنید تا فراگیران از چارچوبها خارج نشوند.
در یادگیری مشارکتی که بر بستر فناوری های نوین است، یکی از قابلیتهای بسیار مهمی که میتواند به کلاس اضافه شود، استفاده از منابع نامحدودی است که در بستر شبکههای مجازی وجود دارد. کتابهای فراوان، سخنرانیهای فراوان، وبسایتهای زیاد و… همة این منابع میتوانند در فرایند یادگیری مشارکتی ایفای نقش کنند. اگر بنا باشد که صرفاً یک منبع مشخص برای کلاس در نظر گرفته شود و هیچ امکانِ گذاری هم از این منبع وجود نداشته باشد، چگونه می توان انتظار داشت که کلاسی داشته باشیم که فراگیران از یکدیگر بیاموزند و حتی معلم هم از فراگیر بیاموزد؟ زیرا در صورتیکه که همه یک منبع را خوانده باشند، احتمالاً دستیافتن به جوابهای واگرا بسیار کاهش میباید و دیگر بحث و گفتگو و تبادل دانشی رخ نخواهد داد. (1)
ما در کلاس مشارکتی اعتقادی به «زودپز» نداریم. به فراگیران باید اجازه داد که کمکم مطالب را در ذهن خود بپزند و کمکم آنها را تکمیل کنند. اگر حس کردیم که یک فراگیر مطلبی را هنوز کامل نفهمیده است، نباید او را توبیخ یا مجبور کنیم که حتماً همان چیزی که ما میخواهیم را درک کند، بلکه باید اجازه داد که بیشتر روی موضوع تمرکز کند و بعید نیست در آینده با تکمیل اطلاعات و یا با تفکر بیشتر بر مبحث، به همان جوابی که شما انتظار داشتهاید برسد. پس صبر داشته باشید و مدارا. (4)
به علاوه باید در یک مورد دیگر هم صبر داشت. کلاس مشارکتی مکانی برای گفتگو و تبادل نظرات است. از شنیدن نظر مخالف، از شنیدن نظر نامتعارف نترسید بلکه سعی کنید اوضاع را مدیریت کنید. اتفاقاً باید شرایطی را ایجاد کرد که هرکس این جرئت را داشته باشد که نظرش را بگوید و از این موضوع کاملاً احساس امنیت کند. زیرا اگر فراگیران از اظهار نظر بترسند، دیگر امکان تبادلنظر و گفتگو از بین میرود چراکه در اینصورت همه همنظر هستند و جایی برای بحث باقی نمیماند. (2)
تفکر انتقادی را سرلوحة فکر و عملتان در کلاس کنید. در کلاس مشارکتی همه باید یاد بگیرند که هر چیز امکان نقد شدن دارد. هر موضوعی و هر مطلبی نهتنها می تواند نقد شود بلکه «باید» نقد شود. همه باید تلاش کنند تا هر مطلبی را به واکاوی کنند تا صحت آن برایشان اثبات شود. اما اگر معلم بر روی یک موضوعی اصرار داشته باشد و اجازة نقد و اظهارنظر را ندهد، کمکم این روحیه در فراگیران از بین خواهد رفت و آنها نهتنها اهل نقد نخواهند شد بلکه به مرور دیگر اهل گفتگو هم نخواهند بود.
پس تحمل داشته باشید و نظرات متفاوت و مختلف را بشنوید و همچنین استقلال رأی و کثرت را به رسمیت بشناسید. سعی نکنید همه را از یک راه ببرید و همه را شبیه به هم کنید. یکرنگ شدن مسیری برای ازبینبردن گفتگو است و نه رسیدن به گفتگو. به علاوه باید این اعتماد به نفس را در فراگیران ایجاد کنید که آنها هم بر سر نظر و اعتقاد خود بایستند و نه اینکه از ترس، جایی برای اظهار نظر نبینند. باید به نظر آنها احترام گذاشت و این روحیه را در آنها تقویت کرد که در نهایت، خودشان هستند که باید به جواب مسئلهها دست پیدا کنند و نباید منتظر پاسخ دیگران باشند تا آنها هم صرفاً به مقلد تبدیل شوند.(3)