ارزیابی و یادگیری مشارکتی
در ذهنهای ما، یادگیری با ارزیابی عجین شده است. یعنی تمایل داریم همیشه پس از طیشدن روند یادگیری، مطمئن شویم که این یادگیری به صورت کامل انجام شده است و خللی در آن وجود نداشته باشد. اما این ارزیابی با روشها و انواعی صورت میگیرد و در روش یادگیری مشارکتی هم با شیوه خاصی از ارزیابی مواجهیم. پیش از اینکه در مورد جزئیات ارزیابی در یادگیری شبکهای صحبت کنیم، باید توجه داشته باشیم که ارزیابی مدنظر ما، ارزیابی به صورت امتحان کتبی یا شفاهی سنتی و مرسوم نیست. بلکه فرایندی است که در طول کلاس رخ میدهد و در واقع همان بازخورددهی و بازخوردگیری از جانبهای مختلف بهسوی فراگیر است، بهنحوی که این اطمینان در خود فراگیر ایجاد شود که موضوع را به خوبی آموخته است. البته این ارزیابی در دو صورتِ ارزیابی فراگیر و ارزیابی منابع صورت میگیرد که در ادامه بیشتر توضیح میدهیم.
در یادگیری مشارکتی ما با یک فرایند مواجهیم. کلاس مشارکتی مانند یک ماشینی است که ابتدا که میخواهیم آن را هل دهیم، با سختی همراه است اما وقتی در حرکت میافتد، سریعتر و راحتتر حرکت میکند. در ابتدای کلاس، فراگیران معمولاً به سختی با کلاس همراهی میکنند و کمتر میتوانند از مهارتهایشان برای بهبود یادگیری استفاده کنند. اما هر چه پیشتر میرویم، آنها یاد میگیرند که چگونه باید در کلاس فعالیت کنند، چگونه باید از منابع استفاده کنند، چگونه باید ارتباط میان منابع اطلاعاتی را پیدا کنند، چگونه دانش جدیدی خلق کنند و …
به تناسب این فرایند تدریجی، فرایند ارزشیابی هم در یادگیری مشارکتی، به صورت تدریجی رخ میدهد. یعنی در ابتدا نظارتِ نسبتا زیادی از جانب استاد بر فراگیر وجود دارد ولی هر چه جلوتر میرویم این نظارت کمتر میشود و فراگیران خودشان آنقدر ماهر میشوند که میتوانند خودارزیابی داشته باشند و دیگر نیازی به نظارت استاد نیست. یعنی در ابتدا لازم است کنترل بالاتری از طرف معلم یا مسئولین شبکه، و شبکة یادگیرندگان و منابع اطلاعاتی و غیره صورت پذیرد و رفته رفته از میزان این ارزشیابی و کنترل از طرف معلم کاسته میشود تا نهایتاً شبکه به خودکنترلی میرسد. در حالت خودکنترلی گروههای مختلف، همدیگر را کنترل و ارزشیابی میکنند و نیازی به اِعمال کنترل از بیرون شبکه نمیباشد .(3)
ما میتوانیم در یادگیری مشارکتی از روشهای دیگری هم استفاده کنیم. ارتباط میان فراگیران و روابط صمیمانهای که میان آنها شکل میگیرد، میتواند بستری برای ارزیابی یکدیگر باشد. فراگیران همدیگر را ارزیابی میکنند، به یکدیگر بازخورد میدهند و اصولاً زمانی که فعالیت به صورت گروهی انجام شود، در هر گروه افراد میتوانند نقایص و اشتباهات یکدیگر را جبران کنند.
ارزیابی مهم دیگری که باید در یادگیری مشارکتی و شبکهای فراهم شود، مهارت ارزیابی منابع اطلاعاتی است. ما میتوانیم از ابزارهای جدیدِ گردآوری اطلاعات استفاده کنیم که سرآمد آنها اطلاعاتی است که در بستر شبکههای مجازی وجود دارد. اما این اطلاعات بسیار گسترده، به صورت فیلترنشده و سنجشنشده هستند. بنابراین لازم است که ما این قابلیت را داشته باشیم که بتوانیم از میان دنیایی از اطلاعات و منابع، آنهایی را انتخاب و گزینش کنیم که مهم و مرتبط با موضوع ما هستند و میتوانند به فرایند یادگیری کمک کنند. مهارت انتخاب منابع هم مهارتی است که ابتدا باید توسط تسهیلگر دوره کنترل شود. او سعی میکند که این کار را انجام دهد، اما فراگیران میتوانند در طول سپریشدن کلاسها، این مهارت را در خود ایجاد کنند تا در نهایت خودشان بتوانند این کار را انجام دهند. زیرا یکی از اصول مهم در ارزیابی منابع، میزان سرعتی است که ما در سنجش این منابع داریم چراکه حجم منابع بیش از تصور ما گسترده است و لازم است که برای بررسی این جهان اطلاعاتی، از سرعت کافی نیز برخوردار باشیم. (2)
پس از اینکه روند کلاس مشارکتی بهگونهای شد که خود فراگیران توانستند بر فعالیتهای خود نظارت، خودکنترلی و ارزیابی داشته باشند، شاید سوال ایجاد شود که در اینجا دیگر تسهیلگر و ادارهکنندگان کلاس چه نقشی دارند؟ یکی از مهمترین فعالیتهایی که تسهیلگران لازم است انجام دهند، طراحی یک زیستبوم مناسب برای برقراری یک کلاس مشارکتی سالم و استاندارد است. یعنی هنگامی که میگوییم یادگیری توسط خود یادگیرنده خلق می شود، بنابراین تسهیلگر باید تلاش کند شرایطی را فراهم کند که این یادگیری در حالت ایدهآل رخ دهد. اگر ما بتوانیم یک زیست بوم مناسب ایجاد کنیم، میتوانیم مطمئن باشیم که یادگیری توسط خود فراگیران به صورت خودکار انجام میشود. (1)