دوستت دارم «گل»م !

ساختار:
تاریخ انتشار:
۱۳ اسفند ۱۳۹۹
بازدید:
1412 نفر
طبقه‌بندی:
موضوع:
مدت زمان:
6 دقیقه
مرجع:
علیرضا حیدری
سند برنامه درسی ملی / اسفند 99

همه ما می دانیم که سلامت طبیعت و زیست بوم ما می تواند منجر به سلامت ما انسان‌ها شود و ایجاد خللی در این زیست بوم می‌تواند تاثیرات به شدت عمیقی بر زندگی ما بگذارد. مثلا همین آلودگی هوایی که شاید ساکنان شهرهای صنعتی به آن عادت کرده‌اند. آلودگی هوا فقط منجر به خراب شدن سیستم تنفسی ما و موجب خلل بیولوژیک در ما نمی‌شود، آلودگی هوا و سرب موجود در هوا، با ورود به  بدن ما می‌تواند بر اعصاب و روان ما تاثیرات قابل توجهی بگذارد و موجب افسردگی، عصبانیت، خشونت، بی حوصلگی و … شود اما رابطه ما با طبیعت فقط در همین‌ها خلاصه نمی‌شود تا با حفظ آن، سلامت و زندگی بهتری داشته باشیم.

طبیعت می تواند نقش‌های مهم‌تری نیز در زندگی ایفا کند. به تاثیر آن در رشد ابعاد ذهنی و تجربی کودکان اندیشیده‌اید؟ چه چیزی میتواند آرامش بخش‌تر از صدای امواج دریا یا نسیم خنک صبحگاهی کوهستان باشد؟

در نظریه‌ای که «هوارد گاردنر» تحت عنوان هوش‌های چندگانه مطرح می‌کند، یکی از انواع هوش، هوش طبیعت‌گراست. لزوم ایجاد توازن در انواع هوش‌ها، ایجاب می‌کند که به تقویت هوش طبیعت‌گرا در کودکانمان توجه کنیم. اما امروزه در تعامل بزرگسالان و حتی کودکان با طبیعت، مشکلات متعددی وجود دارد.

افرادی هستند که بی‌جهت از بعضی حیوانات می‌ترسند یا کسانی که نسبت به کوه و دریا و دیگر عناصر طبیعی، احساس ترس دارند و البته در طرف دیگر کسانی را می‌بینیم که رابطه بسیار نزدیکی با حیوانات پیدا کرده‌اند تا آنجا که به جای داشتن همسر و فرزندان، حیوانات را به خانه خود می‌آورند تا با آن‌ها زندگی کنند.

تا به حال با کسی که مهارت هیچ استفاده‌ای از طبیعت را ندارد برخورد کرده‌اید؟ یا  افرادی را که با طبیعت برخورد بسیار نامناسب و بی رحمانه‌ای دارند دیده‌اید؟ همه‌ی آن‌ها که با بی‌رحمی درختان جنگل را قطع می‌کنند تا بتوانند برای خود خانه‌های اسکناسی بسازند.

ما نیاز داریم که بتوانیم رابطه‌ای خوب و سازنده با طبیعت برقرار کنیم و همچنین در تربیت فرزندان به دوستی آن‌ها با طبیعت توجه کنیم. در ادامه چند راهکار برای بهبود رابطه‌ی فرزندانمان با طبیعت را با هم مرور می‌کنیم.

1- به کودکانمان اجازه بدهیم که با تمام وجودشان طبیعت را تجربه کنند! تجربه طبیعت می تواند باعث رشد حس لامسه، رشد مهارت‌های حرکتی و آرامش ذهنی آن‌ها شود. اجازه دهید درختان و گل‌ها را لمس کنند ولو اینکه کمی هم دستشان خراش بردارد. اجازه دهید که با خاک و گِل و شن بازی کنند ولو اینکه لباسشان و دست‌هایشان را کثیف کنند.

اجازه دهید خودشان از کوه و صخره بالا روند ولو اینکه گاهی زمین بخورند و بگذارید اگر دوست دارند زیر باران راه بروند و باران را با صورت و دستانشان حس کنند و مطمئن باشید والدینِ خوبشان نمی‌گذارند که سرما بخورند!

اینها تجربه‌هایی است که می‌تواند تا آخر زندگی همراه انسان باشد. شاید این باعث شود که شما کمی به زحمت بیفتید و کمی هم در بعضی موارد حتی خطراتی فرزند شما را تهدید کند، اما باید به طور مراقبت شده، سختی آن را به جان خرید.

2- بچه‌ها شاید از کودکی، افرادی را ببینند که حیوانات را به خانه خود آورده‌اند و شاید آنها نیز به شما پیشنهاد این کار را بدهند. در این شرایط حتما با آنها گفتگو کنید. به او کمک کنید تا بتواند تا از قالب ذهن خودش خارج شود و خودش را در جای آن پرنده یا هر حیوان دیگری قرار دهد که از خانه‌اش دور شده و درک کند که چقدر دور شدن از خانه و از دست دادن طبیعت دلچسب و
آوردن او به فضای یک قفس آزاردهنده‌ است. به او بگوییم که هیچکسی حق ندارد برای خودخواهی‌ خودش حیوانات را به حبس ابد محکوم کند.

3- کودکان باید بتوانند تفاوت میان انسان و سایر موجودات را درک کند. آنها باید کم کم متوجه شوند که انسان‌ها جایگاه برتری نسبت به موجودات دیگر دارند. کودکان نباید به حیوانات آزار برسانند، نباید از حیوانات بترسند ولی این را هم باید بدانند که مابین انسان‌ها و حیوانات اولویت توجه به کدام یک‌ است. با نوجوانان راجع به هدف خلقت حیوانات صحبت کنید. بدانید بسیاری از مشکلات امروز نتیجه ذهنیت‌هایی است که از کودکی شکل می‌گیرد، مثلا اینکه فردی حیوان خانگی داشتن را به فرزند داشتن ترجیح می‌دهد، می‌تواند نتیجه همین ذهنیت‌ باشد.

4- برای تفریح و گذراندن اوقات فراغت، طبیعت‌گردی را بر تفریحات دیگر ترجیح دهید. به جای اینکه به عنوان تفریح به پاساژ و خرید بروید، یا اینکه به یک رستوران مدرن بروید، یا اینکه به شهربازی بروید، سعی کنید طبیعت را به عنوان مکانی برای تفریح انتخاب کنید. با این کار هم خودتان آرامش بیشتری از طبیعت دریافت می‌کنید و هم اینکه کودکان هم حس بهتری نسبت به طبیعت پیدا می‌کنند.

۵- طبیعت را منبعی برای الهام‌بخشی و بهانه‌ای برای توصیه‌های اخلاقی قرار دهید. مثلا وقتی با فرزندتان به کوه می روید، با استفاده از تمثیل کوه، با او راجع به سرسختی و محکم بودن صحبت کنید در اینصورت کودک شما حتی در بزرگسالی هم زمانی که کوه را ببیند، توصیه شما را به یاد می آورد.

۶-سعی کنید هر سال پیش از بهار، با کمک فرزندتان، درخت بکارید. بگذارید آن‌ها طعم شیرین درختکاری را تجربه کنند. درختی که خودشان می‌کارند، خودشان آبیاری کنند و خودشان  ثمره‌ی تلاش و صبر را ببینند. با این کار او رابطه بسیار صمیمانه‌ای با طبیعت برقرار می‌کند که همین موضوع می‌تواند الهام‌بخش درس‌های بزرگی در زندگی او باشد.

۷- اگر علاقه‌مند بودید خانه‌ی خود را مملو از عناصر طبیعی کنید. سعی کنید در دکوراسیون منزل، حتما درختچه‌ی کوچک، گل‌های طبیعی و صنایع دستی ساخته شده از چوب قرار دهید. علاوه بر اینکه حس بهتری به خانه خواهید داشت، کودکان شما نیز بیشتر با طبیعت انس خواهند گرفت.

۸- سعی کنید در تفریحاتتان در طبیعت، تا حد امکان از عناصر طبیعی استفاده کنید. کودکان باید یاد بگیرند که چگونه می‌توانند بهترین استفاده‌ها را از طبیعت داشته باشند. آن‌ها باید این توانایی را کسب کنند که با استفاده از مواد خامی که در طبیعت وجود دارد و با خلاقیت خودشان، چیزهایی نو بسازند. مانند ساختن تیر و کمان با استفاده از خرده چوب‌های روی زمین. البته توجه کنید نباید اجازه دهید که برای آتش درست‌کردن یا تاب بازی کردن شاخه‌های درخت را ببرند و …

۹- سوالاتی را با کودکان مطرح کنید که آنها را راجع به چرخه‌های طبیعت به فکر وادار کند. مثلا از آنها بپرسید که نظرشان در مورد نحوه شکل‌گیری رعد و برق چیست؟ یا اینکه چرا کوه‌ها لایه لایه هستند؟ و هزاران سوال دیگری که می‌توان از طبیعت استخراج کرد. البته این را به یاد داشته باشید که کودکان در هر سنی، نوع خاصی از تبیین برای این امور ارائه می کنند(مثلا تا سن چهارسالگی، تبیین های افسانه‌ای ارائه می‌کنند) و ما باید صرفا راه فکر کردن را برای آن‌ها باز کنیم و نه اینکه به دنبال این باشیم که پاسخ آن را بیاموزیم.

اما با بیان همه این نکات، باید یک نکته را پیش از همه مورد توجه قرار دهیم که «کودکان از ما می‌آموزند» و ما نیز نباید ریاکارانه با آنها برخورد کنیم. والدینی که خودشان برای ساختن یک ویلا، حاضر می‌شوند درختان را قطع کنند، والدینی که خودشان با حیوانات بدرفتاری می کنند، والدینی که خودشان تا به حال حتی یک گل  یا درخچه نکاشته‌اند، نمی‌توانند علاقه به طبیعت را در فرزندشان ایجاد کنند. ما باید سعی کنیم الگوهای مناسبی برای فرزندانمان باشیم و آنها با دیدن رفتاری که ما با طبیعت داریم، عاشق طبیعت شوند و حدود ارتباط با طبیعت و حیوانات را متوجه شوند.

اشتراک گذاری:
لینک کوتاه:
لوگوی مرکز یادگیری میم
عنوان مقاله: دوستت دارم «گل»م !
لینک مقاله: https://mimttc.ir/?p=1780
عضویت در خبرنامه مرکز یادگیری میم
برای دریافت جدیدترین محتوای آموزشی و اطلاع از دوره‌های آموزشی می‌توانید در خبرنامه مرکز یادگیری میم عضو شوید.