بازیگوشی‌های آموزنده!

ساختار:
تاریخ انتشار:
۲۲ آبان ۱۴۰۰
بازدید:
1189 نفر
طبقه‌بندی:
موضوع:
مدت زمان:
5 دقیقه
مرجع:
طاها دولت‌آبادی
آبان‌ماه 1400

هر یک از فرزندان ما ویژگی‌هایی دارند که باعث می‌شود خاص و متفاوت از بچه‌های دیگر باشند. گاهی بچه‌هایی را می‌بینیم که بسیار آرام و ساکت و متین هستند و برخی کودکان هم کاملاْ برعکس؛ یعنی بسیار پر جنب‌وجوش، شلوغ و پرانرژی هستند. ما پدرومادرها معمولاً در مواجهه با کودکانِ آرام، آن‌ها را بچه‌های خوبی می‌دانیم که هیچ آزار و اذیتی به ما نمی رسانند  و کاری به کار ما ندارند! اما فراموش می‌کنیم که کودک به‌طور طبیعی باید سرشار از انرژی و شیطنت باشد و اتفاقاْ بچه‌ای که بیش از حد آرام باشد، احتمالاْ وضعیتی طبیعی ندارد و باید به‌دنبال علت آن بود. البته مواجهه با فرزندانِ پرجنب و جوش نیز چالش‌ها و سختی‌های بیشتری دارد و پدرومادرها را بیشتر کلافه و خسته می‌کنند.

بنابراین در تربیت این فرزندان، باید به نکاتی توجه کرد که می‌تواند نقش بسیار مهمی در رشد فرزندان ما داشته باشد.

 

تمرین صبر در مدرسه تجربه

اولین نکته‌ای که می‌توان به آن اشاره کرد این است که باید در مواجهه با چنین کودکانی صبور باشیم و با حوصله. فرایند تربیت راهی نیست که بتوان آن را در یک شب طی کرد. باید در این مسیر صبر داشته باشیم و همراه کودکان باشیم. به قول مولانا «چون که با کودک سر و کارت فُتاد، پس زبان کودکی باید گشاد…» نباید از یک کودک توقع داشت همانند یک بزرگسال همۀ کارهایش از روی نظم و برنامه‌ریزی باشد. یک جا بنشیند و کار اضافی هم انجام ندهد. (هر چند حتی همه بزرگسالان هم، چنین نیستند!) کودکان با توجه به مرحلۀ رشدیِ خود، ممکن است جستجوگر باشند، از موضوعات و دغدغه‌های خود سؤالات زیادی بپرسند. وسایل مختلف خانه را برای انجام کارهایی که در سر دارند امتحان و آزمایش کنند. نباید با بی‌حوصلگی، حس کنجکاوی کودکان را کور کرد و آن‌ها را از فعالیت‌هایی که برای رشد آن‌ها ضروری است، دور کنیم. باید صبور بود و بدون سرکوب کردن کودکان، از شیوه‌های مناسب استفاده کرد. این کنجکاوی‌ها و شیطنت ها می‌تواند تجربه‌هایی برای کودک ایجاد کند که چه‌بسا بیشتر از چندین کلاس برای آن‌ها مفید باشد.

 

به احساس کودک احترام بگذاریم و مانع آزادی او نباشیم.

«گلن استنهاوس»، روانشناس کودک، در کتاب «کلیدهای پرورش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان» می گوید: «یکی از اجزای محبت واقعی، احترام‌گذاشتن است. اگر واقعاً کودکان خود را دوست بداریم و بخواهیم از آن‌ها به‌خوبی مراقبت کنیم، احترام‌گذاشتن به آن‌ها می‌تواند نقش عنصری مؤثر را در این زمینه ایفا کند… این نکته مهم است که کودک باید احساس کند برای خانواده اهمیت دارد و به او و به خواسته‌های او احترام گذاشته می‌شود. اگر قرار باشد والدین، کودک را از انجام فعالیت‌های پر جنب‌وجوشِ دورۀ کودکی محروم سازند، ممکن است کودک سرخورده شود و رفته‌رفته احساس تنهایی و افسردگی را تجربه کند. پس لازم است پدرومادر احساسات و عواطف کودک را درک کرده و به آن‌ها احترام بگذارند… همچنین باید با تمهیدات مناسب، بگذاریم کودک برای انجام فعالیت‌ها آزاد باشد. سلب آزادی از کودکان می‌تواند باعث کور شدن خلاقیت آن‌ها شود. در شرایطی که کودکان برای فعالیت‌هایشان آزاد باشند و جستجوگرانه دست به امتحان و آزمایش بزنند، در واقع راهی برای تفکر گشوده شده است. پس چه بهتر که سدکنندۀ این مسیر نباشیم. البته باید در نظر گرفت که آزادی مطلق کودک هم صحیح نیست زیرا ممکن است کودک به خود آسیب بزند. پرداختن به حد و مرزِ آزادی کودک، نیاز به فرصت دیگری دارد. نکتۀ اساسی این است که در دوران کودکی، به‌طور طبیعی، فرد به تکاپو می‌افتد و به‌طور فعال، در پی اکتشاف است. رفتارهای سرکوب‌گرانه در این مسیر، ممکن است نتایج نامطلوبی به‌همراه داشته باشد».

 

بسترسازی مناسب برای تخلیۀ انرژی

والدین باید با درک کودک، به‌جای دعوا و سرکوب، او را در جهت تخلیۀ انرژی کمک کنند. مثلاً می‌توانند با توجه به سن کودک و مرحله رشدیِ او، انواع بازی‌ها را با کودک انجام دهند. بازی‌ها ضمن آن‌که کودک را سرگرم می‌سازند و از کارهای مخرب پیشگیری می‌کنند، می‌توانند به‌شدت جنبۀ آموزشی داشته باشند، باعث پرورش تفکر کودک شوند، حین بازی کودک را با آداب اجتماعی آشنا سازند و… . البته یادمان نرود که کلید ورود به دنیای بازی با کودکان، همان است که قبل‌تر گفته شد. محسن عباسی ولدی در کتاب بازی‌های عسلی و عسل‌های بدلی می‌نویسد: «لازمۀ بازی با کودک و فراهم‌کردن زمینۀ بازی برای او، حوصله داشتن است. والدین بی‌حوصله، توان بازی کردن با کودک را ندارند. این‌ها نه‌تنها خودشان با کودک بازی نمی‌‌کنند؛ بلکه در برابر بازی‌های کودک هم، اگر مناسب حوصلۀ آنان نباشد، مقاومت می‌‌کنند. پدران و مادرانِ بی‌حوصله تنها زمینۀ بازی‌هایی را برای کودک فراهم می‌کنند که با حوصلۀ کمِ آن‌ها تناسب داشته باشد. این در حالی است که بسیاری از بازی‌هایی که کودک به آن علاقه‌‌مند است، با کم‌حوصلگی سازگار نیست».

 

صحبت با مشاور در صورت نیاز

به‌هرحال ممکن است کودک بیش از اندازه پر جنب‌وجوش باشد و خارج از عرف معمول، مشغول فعالیت شود. اگر احساس کردیم رفتارهای کودک و فعالیت‌های او غیرعادی است و یا اصطلاحاً بیش‌فعال است، خوب است با یک مشاور و روانشناس کودک صحبت کنیم. اما حواسمان باشد تا اندک شلوغ‌کاری از کودکان دیدیم، فکر نکنیم او بیش‌فعال است و باید او را سریع نزد مشاور ببریم. بسیاری از فعالیت‌های دوران کودکی، به اقتضای سن و به‌طور طبیعی است که باید بتوان به‌درستی آن‌ها را هدایت کرد.

 

در انتها فراموش نکنیم تربیت فرزند مستلزم همراهی قدم‌به‌قدم اوست. عجول نباشیم، کم‌حوصله و بدخُلق نباشیم، با دنیای کودکان همراه شویم، به احساسات آن‌ها احترام بگذاریم و آن‌ها را درک کنیم تا کودکان نیز احساس مهم و مؤثر بودن را بچشند و بدانند انتظاراتشان قابل توجه و احترام است.

اشتراک گذاری:
لینک کوتاه:
لوگوی مرکز یادگیری میم
عنوان مقاله: بازیگوشی‌های آموزنده!
لینک مقاله: https://mimttc.ir/?p=2260
عضویت در خبرنامه مرکز یادگیری میم
برای دریافت جدیدترین محتوای آموزشی و اطلاع از دوره‌های آموزشی می‌توانید در خبرنامه مرکز یادگیری میم عضو شوید.