نبرد با ناامیدی
هر انسانی ممکن است در طول زندگی خود بر اثر فشارها و سختیهایی، احساس ناامیدی پیدا کند. کودکان و نوجوانان نیز به اقتضای سنشان احتمال دارد به واسطه وضعیت تحصیلی یا موقعیتی، نسبت به برخی افراد حس حسادت یا پوچی در زندگی و ناامیدی را تجربه کنند.
«این زندگی به چه درد میخوره؟! دیگه خسته شدم.»
«هر کاری میکنم بیفایده است. کاش اصلا به دنیا نیومده بودم»
«خدا کنه سریعتر مدرسهها حضوری بشه. دیگه خسته شدم.»
این موارد و هزاران جمله دیگر، جملاتی هستند که از دهان برخی کودکان و نوجوانان شنیده میشود و بوی ناامیدی میدهند. امروزه در برخی فرزندان گوشه گیری بیش از حد، تنهایی و افسردگی و… را مشاهده کنیم که این عوامل میتوانند نشانههایی از ناامیدی باشد. در عصر کنونی با پدیدهای به نام کرونا رو به رو هستیم که روز به روز شرایط را برای عدهای فرسایشیتر میکند و در حال از بین بردن روزنههای امید است. فرزندانی که تا دیروز در محیط متنوع و سرشار از شور و نشاط مدرسه، همراه و همگام با دوستان خود، به تحصیل علم و دانش مشغول بودند، امروزه مجبور هستند در خانه آن هم به روش مجازی و از طریق وسایل الکترونیکی ادامه تحصیل دهند که خود این عامل اثرات زیان باری بر روحیه آنها بر جای خواهد گذاشت.
و اما یک پرسش اساسی؛ اگر متوجه حس ناامیدی در فرزندانمان شدیم چه باید بکنیم؟! چه راه حل هایی وجود دارد؟!
اولین گام؛ خودمان ناامید نباشیم
اول از همه باید از خودمان شروع کنیم. اگر محیط زندگی فرزندانمان پر از آدمهای ناامید باشد، چنین محیطی بر روی آنان نیز تاثیر میگذارد. فضای خانه و زندگی فرزند، باید سرشار از نشاط و امید باشد. چنانچه با مشکلی رو به رو شدیم، به جای شکوه و گلایه از عالم و آدم، بهتر است به دنبال راه حل باشیم. از افکار و اخبار منفی پرهیز کنیم. خصوصا در زمانه کنونی که با همهگیری ویروس منحوس کرونا مواجه هستیم. این موضوع آنقدر اهمیت پیدا کرده است که رولف دوبلی، از نویسندگان صاحب نام در اثر اخیر خود به نام “پیگیر اخبار نباشید” هشدار اثرات مخرب پیگیری اخبار منفی را به ما داده است. خلاصه اینکه همیشه نیمه پر لیوان را ببینیم! ما باید در کنار فرزندانمان، منبع و بمب انرژی باشیم. حواسمان باشد بچهها مرتب ما را زیر نظر دارند و از رفتار و کلام ما الگو میگیرند.
گام دوم؛ ناامیدی ایجاد نکنیم
باید حواسمان باشد دست کم خودمان بچهها را ناامید نکنیم. مثلا اگر فرزندمان در درسی نمره مطلوب کسب نکرد، او را بیش از اندازه سرزنش نکنیم. باید بدانیم اگر او در درسی مهارت لازم را ندارد، حتما در رشته و حیطه دیگری ماهر است. سعی کنیم فرزندمان را با دیگران مقایسه نکنیم و بقیه را ارزشمندتر از او نشان ندهیم.
«پسر خالهات رو نگاه کن. با اینکه هم سن و سالته ولی همه نمرههاش بیسته!»
«یه کم از پسر همسایه یاد بگیر. اصلا بابا و مامانش رو اذیت نمیکنه.»
«هر کاری کنم درست بشو نیستی»
و…
این دسته از جملات موجب تحقیر فرزندان خواهد شد و وقتی کسی تحقیر شود طبیعی است ناامید میشود…
یا مثلا ممکن است فرزندمان بر اثر اشتباه سهوی، موجب شکستن یکی از وسایل خانه شود. برخورد افراطی و تند با او، موجب سرخوردگی میشود و این یعنی کاشتن بذر ناامیدی در روح و روان فرزند!
گام سوم؛ امیدآفرینی کنیم
به هر حال ممکن است فرزندانمان بر اثر عوامل مختلف و متعددی همچون کنایه های معلم مدرسه، حسادت به برخی دوستان، تنهایی زیاد، ماندن بیش از اندازه در خانه به علت انتشار ویروس کرونا و… ناامید شوند. در چنین موقعیتی باید بتوانیم امیدآفرینی کنیم:
- ما همواره با ایجاد یک رابطه صمیمانه، باید بتوانیم به راحتی با فرزندان ارتباط برقرار کنیم تا متوجه مشکلاتشان بشویم. به طور مثال، ممکن است حس ناامیدی فرزندانمان بر اثر افسردگی و یا تنهایی باشد. گاهی اوقات لازم است وقتی را خالی کنیم و همراه با فرزندانمان به تفریح و گشت و گذار برویم. شاید اندکی صحبت کردن با آنها و شنیدن درد و دلهایشان، آنها را سبک کند. و یا گاهی اوقات خرید یک هدیه دلخواه و مورد پسند فرزند، او را بسیار خوش حال میکند و لبخند را به جای اخم به چهره او مینشاند.
- یکی دیگر از راههای امیدآفرینی، ایجاد انگیزه است و برای ایجاد انگیزه نیز راههای متعددی وجود دارد؛ مانند تشویق و پاداش. به عنوان مثال اگر فرزندمان به واسطه وضعیت تحصیلیاش احساس ناامیدی پیدا کرده است، میتوانیم او را تشویق کنیم. همچنین از دیگر راههای ایجاد انگیزه میتواند الگودهی به فرزندان باشد. وقتی آنها با افراد موفقی آشنا میشوند که در سراسر زندگی خود، از تلاش و کوشش دست برنداشتهاند، طبعا فرزندان نیز از آن افراد الگو میگیرند و برای تلاش در زندگی، انگیزه پیدا میکنند و این یعنی امیدآفرینی.
- شرایط یکدست و یکنواخت، ملال آور است و احتمالا موجب منزوی شدن خواهد گردید. متأسفانه فرزندان ما به علت محدودیتهای ناگهانی کرونایی، به خانهها پرتاب شدند و مجبورند حتی المقدور در خانه بمانند. شاید بشود یک روز در هفته، با رعایت کردن دستورالعملهای بهداشتی، همراه با فرزندان به تفریح و گشت و گذار در فضاهای تفریحی شهر بپردازیم. میتوانیم در خانه با فرزندان خود با توجه به اقتضای سنشان، از انواع بازیهای فکری جذاب بهره ببریم. همین که فرزندان احساس کنند والدین به آنها توجه میکنند و برای شاداب نگه داشتن آنها تلاش و برنامه ریزی میکنند، انگیزه پیدا میکنند و روحیه میگیرند.
- گاهی اوقات هم ممکن است فرزندان به این دلیل که فکر میکنند هیچ نقشی در زندگی ندارند، به ناامیدی میرسند. شاید بد نباشد در بعضی موقعیتها، با فرزندان مشورت کنیم و آنها را تصمیمساز بدانیم. مثلا میتوانیم در مورد مقصد سفر احتمالیمان و یا درباره تغییر چینش وسایل خانه و هزاران کار دیگر، از فرزندان مشورت بگیریم. اگر موقعیت هایی را ایجاد و فراهم کنیم که برخی کارها را فرزندان انجام دهند، صرف انجام دادن کارهای مهم و فعالیتهایی در قدم اول، برای فرزندان خوشآیند است و امید را در دل آنها زنده نگه میدارد. در چنین موقعیتهایی آنها احساس عزت نفس پیدا میکنند و با خود میگویند «پس من هم نقشی دارم…». بنابراین وقتی متوجه اهمیت خود و نظراتشان میشوند، همواره برای عملی کردن ایده های خود، تلاش و کوشش خواهند نمود و امیدوار خواهند بود.
به طور کلی ما باید به عنوان پدر و مادر درباره فرزندان خود احساس مسئولیت کنیم و تا جایی که میتوانیم مسیر بهتر زیستن را برای آنان، مهیا و فراهم نماییم. باید اینکه اولا خودمان ناامید نباشیم، سپس خودمان در فرزندان ناامیدی ایجاد نکنیم و در نهایت اگر متوجه احساس ناامیدی در فرزندان شدیم، در پی امیدآفرینی باشیم. بیشک پیگیری و آشنایی هر چه بیشتر و بهتر این موضوع موجب تربیت صحیح فرزندانمان خواهد گردید.