مهارت برقراری ارتباط سازنده بین فرزندان
برای خیلی از ما؛ پدر و مادرهایی که با داشتن یک فرزند زندگیمان سرشار از عشق و محبت شدهاست، فکر کردن به یک خانوادهی پر جمعیت و فرزندان بیشتر، هم لذتبخش است و هم مشکل!
بدون شک آیندهای پر از اتفاقها و خوشیها برای خاندانمان از دور دلربا است و مسیرِ سختِ به ثمر نشاندنِ این خانواده هم در کنارش خودنمایی میکند. نمیخواهیم به معضلات اجتماعی و اقتصادی که در کمین این آرزوی دلفریب هستند بپردازیم بلکه صحبت از یک مهارت بسیار ضروری است: «مهارت برقراری ارتباط سازنده بین فرزندان» !
اگر بخواهیم توصیف کنیم: فرزندانی که کمتر دعوا میکنند، بیشتر با یکدیگر سرگرمِ بازی میشوند، به برادر و خواهرانشان وابستگی عاطفی دارند و احترام و آرامشِ بین آنها، رضایت و خشنودی والدین را به ارمغان میآورد.
برای آنکه بتوانیم رابطهی بین فرزندانمان را عمیق و محکم کنیم، باید از همان کودکی دست بهکار شویم. بسیاری از اختلافات و رفتارهای سرد بین فرزندان در بزرگسالی، ریشه در اختلافات دوران کودکیِ آنها دارد. اختلافاتی که بسیاری از آنها میتوانست با حضور بهموقع ما اصلا ایجاد نشود! و گاهی هم با دخالت نکردن ما!
امیدواریم راهکارهای زیر به شما برای کاهش درگیری بین فرزندان و بهبود رابطهی آنها کمک کند:
* فرزندان خود را با یکدیگر مقایسه نکنید:
اول از همه، از گفتن جملاتی مانند «چرا نمی توانی مثل برادرت به حرف های من گوش بدهی؟» یا «خواهرت با من بحث نمی کند.» خودداری کنید. مقایسه کودکان به معنی شعله ور کردن رقابت ناسالم و ایجاد خشم و تنش بین آنهاست.
* چه مشکلی در دعواهای آنها نهفته است؟
آیا فرزندان شما وقتی دعوا میکنند که یکی از آنها سعی میکند توجه شما را جلب کند؟ آیا برای زمان و توجه رقابت میکنند؟ آیا وقتی خسته و بیحوصله هستند بیشتر دعوا میکنند؟ زمانی که الگوی دعوای آنها مشخص شود، می توانید برای کاهش موقعیتهای تنش اقدام کنید. برای مثال، میتوانید زمان بیشتری را به هر کودک اختصاص دهید و احساس بهتری به هر دوی آنها دهید.
دعواهای زیاد از حد مانع بزرگی برای تقویت رابطه بین فرزندان هستند. دعوا بین خواهر و برادر پیش می آید، اما شما به عنوان والدین نباید اجازه دهید تعداد تجارب منفی رابطه با خواهر/ برادر بیشتر از تجارب مثبت باشد. اخلاقهای آنها را بشناسید و سعی کنید ترتیبی اتخاذ کنید که موارد تنش را کمتر کنید.
* تحسین تفاوتها را به آنها یاد دهید:
آیا یکی از فرزندان شما دوست دارد در سکوت بنشیند و کتاب بخواند و دیگری به بازیهای پر سر و صدا علاقه دارد؟ زمانی که کودکان علایق متفاوتی دارند، دعوا به طور طبیعی پیش میآید.
مسئله مهم در تقویت رابطه بین فرزندان این است که به آنها یاد دهید که به تفاوتهایشان احترام بگذارند و یکدیگر را دوست داشته باشند. برای مثال، اگر یکی از کودکان عاشق بازیهای فکری و دیگری عاشق بازیهای پرهیجان است، والدین باید سیستمی را ابداع کنند که آنها یاد بگیرند در آن با هم همکاری کنند و راهی را بیابند که هر دو از آن لذت ببرند یا نوبتی بازی کنند.
* از آنها بخواهید به صورت تیمی کار کنند:
ایجاد حس همکاری و کار تیمی یکی از راههای تقویت رابطه بین فرزندان است. از کودکان بخواهید پروژهای را با هم تکمیل کنند یا در انجام کارهای خانه به هم کمک کنند. پروژهای را برای آنها تعیین کنید: برای مثال، رنگ کردن یک اتاق یا تمیز کردن باغ و میوه چینی. پروژه را بر اساس توانایی و سن کودکان تعیین کنید.
کودکان را در یک تیم قرار دهید که قرار است با تیم پدر و مادر رقابت کنند و به هدف مشترکی برسند. رقابت را جدی و پایاپای ادامه دهید، اما اجازه دهید در این رقابت فرزندانتان برنده شوند.
* مسئولیتهای یکسانی به فرزندانتان بدهید:
یکی از علل رایج اختلافات بین کودکان و نوجوانان، تصور تبعیض بین آنهاست. دقت کنید! ممکن است فقط از نگاه آنها تبعیض رخ داده باشد و شما واقعا قصد آن را نداشتید! برای جلوگیری از این رویداد، حتی اگر فرزندان شما تفاوت سنی زیادی دارند، بر اساس سن آنها مسئولیتی به هر یک بدهید. اگر یکی از فرزندان مسئول خرید بیرون از خانه است، دیگری باید مسئول مرتب کردن وسایل یا هر کار ساده دیگری باشد که مناسب سن اوست.
* مهارتهای گوش کردن را به آنها بیاموزید:
توانایی گوش کردن به آنچه یک نفر میگوید مهارت مهمی است که باید از کودکی آن را فراگرفت. بدین ترتیب، فرد یاد می گیرد که با دیگران همدلی کند و دنیا را از دیدگاه آنها ببیند. از کودکان بخواهید به نظرات یکدیگر گوش دهند و نظر و افکار دیگری را درک کنند.
اما گوش دادن تنها یکی از راههای احترام به دیگری و تقویت رابطه بین فرزندان است. احترام گذاشتن برای تقویت هر نوع رابطه ای ضروری است. به کودکان یاد دهید با دیگران به همان نحوی رفتار کنند که دوست دارند با آنها رفتار شود. احترام گذاشتن شامل حرف زدن با دیگری با لحن و صدای آرام در عین مخالفت، اهمیت دادن به نظرات دیگری، حفظ حریم شخصی فرد دیگر (وارد نشدن به اتاق خواهر یا برادر بدون اجازه و برنداشتن وسایل شخصی) است.
* مخالفت کردن را به آنها یاد دهید:
اختلاف در هر رابطهای پیش می آید، اما مدیریت آن اهمیت دارد. به کودکان یاد دهید که نباید یکدیگر را با القاب زشت خطاب کنند، اختلاف نباید بر رابطه آنها تاثیری داشته باشد و از همه مهمتر دعوای فیزیکی ممنوع است. آموزشدادن به کودکان درمورد چگونگی شناسایی، نظارت، ارزیابی و اصلاح واکنشهای احساسیشان در برابر خواهرها یا برادرهایشان میتواند اثر واقعا مثبتی بر کیفیت ارتباط فرزندان بگذارد. هدف در اینجا این است که به کودکانتان یاد بدهید در مواقع درگیری از شدت واکنشهای منفیشان بکاهند. بهاینترتیب هنگامی که خواهر یا برادرشان، آنها را تحریک میکند (از آن راههایی که فقط خواهرها و برادرها بلدند!) عکسالعمل منفی آنها آنقدرها هم شدید نخواهد بود. حتما توجه کنید که خودِ شما نیز در اختلافات با همسرتان الگوی مناسبی برای فرزندانتان باشید.
* نکتهی طلایی: تاکید کنید که ارتباط خانوادگی اهمیت دارد:
برای فرزندانتان توضیح دهید که خانواده، به خصوص خواهر و برادر، عشقی است جدانشدنی که در جای دیگری به دست نمی آید. تجربههای مثبت و بازی به خواهرها و برادرها کمک میکند خود را برای پایهریزی پیوندی مادامالعمر آماده کنند. بنابراین وظیفهی مهم ما بهعنوان والدین این است که به فرزندانمان کمک کنیم هر روز حداقل زمان کمی را به بازیکردن یا کسب تجربهای مثبت با یکدیگر اختصاص دهند. اکثر بچهها گاهی در هنگام بازی دعوا میکنند. مسئلهی مهم این است که مطمئن شویم تعداد تجربههای مثبت آنها بیشتر از تجربیات منفیشان است.
* در دعواهای آنها وارد نشوید:
تمام کودکان با هم دعوا می کنند. اینکه صرفا آنها را از هم جدا کنید و هر یک را به اتاق خود بفرستید، چیزی از مهارتهای حل اختلاف به آنها یاد نمی دهد. از سوی دیگر، وارد شدن در دعوا نباید به صورتی باشد که کودکان حس کنند از یکی از آنها طرفداری شده است. ورود والدین در دعواهای کودکان کم سن و سال توصیه میشود. از هیچ کدام از آنها طرفداری نکنید، بلکه راه حلی برای توافق و ادامه بازی پیشنهاد دهید. اما در مورد نوجوانان بهتر است اجازه دهید خودشان مشکل را حل کنند و وارد بحثهای آنها نشوید. طبیعتا خواهرها و برادرها با هم درگیریهایی پیدا خواهند کرد که لازم است آنها را مدیریت کنند. تحقیقات نشان میدهد هنگامی که کودکان تکنیکهای خاص مدیریت درگیری را بیاموزند، کیفیت رابطهی خواهر و برادریشان قطعا بهبود مییابد. اولین هدف این است که به فرزندانمان کمک کنیم بهطور ناگهانی و بدون فکر واکنش نشان ندهند و بهجای آن، اولین قدم مهم در حل درگیری را بردارند، یعنی یک نفس عمیقی بکشند. به همین سادگی! در قدم بعدی، باید به کودکانمان بیاموزیم که چگونه در موقعیتهای بسیار احساسی واکنش نشان دهند تا بتوانند با آرامش، خواهر یا برادرشان را از نیازهای فردی و دیدگاهشان مطلع سازند. بهتر است این تکنیک را در موقعیتهای آرامی که بچهها باهم مشکلی ندارند تمرین کنید، نه در وسط هیاهوی دعوا. مثلا یکی از بچهها نقش کسی را داشته باشد که از دست خواهر یا برادرش ناراحت است و در این نقش با حفظ آرامش، درمورد نیازها و خواستههایش حرف میزند…
استفاده از جملهی «بس کنید» برای پایاندادن به درگیری بین کودکان، چیزی به آنها یاد نخواهد داد. هنگامی که کودکان هنوز مهارتهای لازم برای حل مشکلاتشان را فرانگرفتهاند، ایرادی ندارد که نقش معلم را در طول درگیری ایفا کنیم. اما هنگامی که در روابط بچهها دخالت میکنیم، باید متوجه باشیم که اگرچه نیت ما خیر است، نباید طوری بهنظر برسد که انگار داریم از یکی از آنها طرفداری میکنیم یا استثنا قائل میشویم. تحقیقات نشان میدهد راهنمایی اکثر والدین در طول درگیریها، برای بچههای سنین پیشدبستانی مفید است. بااینحال هنگامی که بچهها به سن بلوغ میرسند، بهتر است اجازه بدهیم خودشان اختلافهایشان را حلوفصل کنند.
برای اکثر والدین، ایجاد روابط نزدیک بین فرزندان یکی از نگرانیهای بزرگ است و هیچ نتیجهای لذتبخشتر از آن نیست که کودکان با هم کنار بیایند و عاشق هم باشند. آیا بچههای شما با هم سازگاری دارند؟ اگر اینطور است، دلیل آن چیست؟ شما برای تقویت رابطهی خواهر و برادری آنها چه کارهایی کردهاید؟ منتظر تجربههای ارزشمند شما هستیم.