طعم خوشِ همبازی داشتن!

ساختار:
تاریخ انتشار:
۱۸ خرداد ۱۴۰۰
بازدید:
1651 نفر
طبقه‌بندی:
موضوع:
مدت زمان:
6 دقیقه
مرجع:
زینب سخایی
مجموعه‌ای از مقالات / خرداد ۹۹

بیایید کودکی خود را به یاد آوریم و آن را با کودکی فرزندانمان مقایسه کنیم. مسلما تفاوت های زیادی به ویژه در میزان رفت و آمدها با اقوام و آشنایان و نحوه برقراری ارتباط با اطرافیان از جمله اعضای خانواده، دوستان و کودکان هم سن و سال خواهیم یافت.

اگر در خانواده‌های پرجمعیت به دنیا آمده‌ باشید از همان ابتدای دوران کودکی، خیلی نیازی به جستجو برای همبازی نداشتید! و همیشه خواهر و برادر‌ها در متن زندگی‌ شما حضور داشته‌اند و البته بعضی از ما در دوران کودکی خود یا خواهر و برادر نداشته‌ایم و یا از نظر سن و سال نزدیک نبوده‌ایم اما رفت و آمدهای فامیلی و دوستانه و یا حضور در مهدکودک‌ها، فرصت قرارگرفتن در یک محیط اجتماعی و برقراری ارتباط با کودکان هم سن و سال خود را برایمان به وجود آورده است.

در سال­های اخیر با تغییر سبک زندگی و کمتر شدن رفت و آمدهای خانوادگی و از طرفی در شرایط فعلی با وجود فراگیری ویروس کرونا با بسته شدن مهدکودک ها و مدارس، کودکان به اجبار وقت بیشتری را در خانه می‌گذرانند و همچون گذشته دیگر امکان برقراری ارتباطِ مداوم کودک با کودکان هم سن و سالش فراهم نیست.

از آنجا که برقراری ارتباط اجتماعی با همسالان از مهم‌ترین مولفه‌ها در جهت تربیت و رشد کودک محسوب می شود، این مسئله به یکی از چالش های اساسی برای مادران به ویژه مادرانِ خانواده‌های کم جمعیت تبدیل شده است. پس لازم است والدین بیشتر به فکرِ تجربه‌ی تعامل اجتماعی فرزندان خود باشند، در این راستا راهکارهای خوبی برای کاهش اثرات منفی خانه‌نشینی کودکان در دسترس هست؛ برای مثال می‌توان از یک مربی خصوصی برای تشکیل یک مهد کودکِ کوچک که تعداد کمی از بچه‌ها را گردهم می‌آورد بهره برد یا فرصت‌هایی را ایجاد کرد که در محیط‌های باز، بچه‌ها در گروه‌های کوچک با همسالان خود دقایقی سرگرم باشند.

یا هر ایده‌ای که بتواند در شرایط محدودیت، تجربه‌ی چالش‌های بازی‌کردن با هم سنّ و سال را به فرزند ما اضافه‌ کند. البته شاید بیشترین سود عاید بچه‌هایی شود که در خانواده‌های پرجمعیت‌تری باشند!

 

از این رو در این مقاله به بیان برخی از اثرات تربیتی تعامل فرزندان در خانواده می‌پردازیم:

  • حس مسئولیت‌پذیری و استقلال فکری!

خانواده به عنوان مهم‌ترین نهاد اجتماعی که در حفظ عواطف انسانی تاثیر‌گذار می‌باشد، اولین محلی است که در آن شخصیت، ارزش‌ها، معیارهای فکری کودکان و نوجوانان شکل می‌گیرد. در گذشته فضای حاکم بر خانواده‌ها، غالباً بر محور احترام و اقتدار والدین بود؛ ولی امروزه، به‌تدریج فرزندسالاری پررنگ‌تر می‌شود و تبعات آن در خانواده و جامعه کاملاً مشخص است. در این شرایط میزان فرزندآوری کاهش می‌یابد؛ زیرا توانایی برآوردن انتظارات فرزندان و رسیدگی و توجه بیش‌ازحد والدین به آن‌ها، مانعی برای داشتن فرزندان بیشتر خواهد بود. مهم‌ترین ویژگی فرزندسالاری، نبود حس مسئولیت‌پذیری و استقلال‌نداشتن در خانواده‌های فرزندسالار است. چنین خانواده‌هایی شرایط رشد و شکوفایی و خلاقیت‌های اجتماعی را از فرد می‌گیرند و درنتیجه قدرت انتخاب و تصمیم‌گیری و حل مسائل و مشکلات فردی و اجتماعی در چنین فرزندانی بسیار پایین است.

  • شکل‌گیری هویت اجتماعی!

رابطه خواهر و برادرها، معمولا از طولانی‌ترین رابطه ها در زندگی است. این رابطه در دوران کودکی و نوجوانی بیشتر از قبل اهمیت پیدا می‌کند. این رابطه می‌تواند دربرگیرنده دوستی و تنفر، وفاداری و عدم رازداری، جروبحثهای شدید، حمایت و محبت، امتحان نقش و خیلی موارد دیگر باشد. خواهر و برادرها، اولین گروه همتای کودکی را تشکیل می‌دهند که از یکدیگر حمایت می کنند؛ به یکدیگر می تازند و از یکدیگر می‌آموزند. آن‌ها می‌آموزند چگونه قهر و آشتی کنند؛ چگونه از دیگران یاد بگیرند و چگونه هویت خود را به دیگران نشان دهند. در دو دهه اخیر توجه بالینی و بررسی‌های زیادی درباره خواهر و برادرها به عنوان عامل تأثیرگذار مهم در شکل دهی هویت فردی و ارتباط‌های آینده آنان انجام شده است.

  • یادگیری صبر و استقامت !

کودکان تک فرزند، در خانواده هایی پرورش پیدا می‌کنند که امکان برقراری ارتباط و سبک مهارت های زندگی از طریق گروه های همسال (کودکانی با فاصله‌ی سنی حداکثر سه سال)، وجود نداشته و به طور کامل مورد توجه و علاقه والدین است. این عامل سبب می‌شود کودک احساس کند شخصی مهم است (البته که فرزند دلبند شما شخصیتی مهم است😊). این چنین موارد گرچه در ظاهر جزء محاسن تک فرزندی محسوب می شود اما در حقیقت باید از معایب تک فرزندی قلمداد شود؛ نداشتن خواهر و برادر و توجه کامل والدین به تک فرزند خود موجب می شود تا کودک به تمام خواسته های خود برسد و در زندگی با هیچ ناکامی روبرو نشود و از این رو زمانی که در کشاکش زندگی با نا کامی روبرو شد؛ بسیار شکنند و بی صبر رفتار کند.

  • دارای روحیه مقاوم!

آلفرد آدلر معتقد است تک‌فرزندها خودخواه‌تر از دیگران‌اند و در دوران بزرگسالی نیز همانند کودکی خود، شدیداً در پی آن هستند که مرکز توجه باشند. به همین دلیل احتمال بیشتری وجود دارد که ضربات شدید روانی را تجربه کنند. اگر والدین فرصت لازم برای معاشرت با همسالان و دیگران را به تک فرزند خود ندهند و نیز توجه و اضطراب بیش از حد و غیر معمولی نسبت به فرزندشان داشته باشند، به طوری که همیشه او را بچه‌ای تلقی کنند که نیاز به کمک دارد، باعث خواهند شد که زمینه‌های ناهنجاری‌هایی در رشد اجتماعی و شخصیتی او به وجود بیاید. والدین به ویژه مادرها، بچه های تک‌فرزند خود را لوس بار میآورند. چنین بچه‌هایی بعداً وقتی مورد محبت و تحسین دیگران قرار نمی‌گیرند، دچار مشکل خواهند شد.

  • تلاش در جهت تبدیل شدن به الگو!

خواهر و برادر بزرگتر در جایگاه همراه و همدم، الگو و معلم؛ و خواهر یا برادر کوچکتر در جایگاه طالب کمک، شاگرد، مقلد و همبازی قرار می‌گیرد. پیوند عاطفی بین خواهر و برادر تقریبا همیشه قوی است، و به رغم بسیاری از وجوه مثبت در اغلب روابط خواهر و برادری، تعارض بین آنها در ذهن والدین، جنبه برجسته‌تری دارد. دان و کندریک بر اهمیت نقش تعاملات بین خواهر و برادر در تسهیل اجتماعی شدن هر دو کودک تأکید دارند. به طور کلی، اغلب در تعاملات بین خواهران و برادران خردسال، تعدیل متقابل رفتار رخ می‌دهد. رفتارهایی مثل بازی خیالی، رعایت نوبت و شریک شدن، همه به وسیله تعامل بین خواهر و برادر تسهیل می‌شوند. همچنین کودکان در تعامل با خواهر و برادر یاد می‌گیرند که چگونه برای حل ستیزه‌ها از مذاکره استفاده کنند. در نهایت، کودکان بزرگتر به عنوان الگویی هستند برای خواهر و برادر کوچکتر، که خود نقش شاگرد را برای آموزش‌های آنها ایفا می‌کنند.

برای مثال تصور کنید که دو کودک کوچکتر در خانواده‌ای بر سر اسباب بازی‌هایشان معمولا با یکدیگر دعوا می‌کنند. برای جلوگیری از چنین اتفاقی؛ هزاران بار پدر و مادر، روش‌های مختلف همراه با محبت یا اخم و تخم  را به کار می‌گیرند. اما در نهایت یک مادر یا پدر می‌تواند از یک نوجوان بزرگتر در خانواده بخواهد که به دو خواهر و برادر کوچکتر خود کمک کند تا دیگر با یکدیگر دعوا نکنند و در اینجا والدین می‌توانند به طور مستقیم یا غیر مستقیم نظارت کنند، دقت داشته باشید که دراینجا هدف اصلی حل اختلاف و دعوای دو فرزند کوچکتر نیست بلکه آموزش مهارت چگونگی برخورد با مشکل در زندگی به پسر یا دختر نوجوان است.

موضوع داشتنِ یک خانواده‌ی پرجمعیت را می‌توان از دریچه‌های متفاوتی مورد بررسی قرار داد: اقتصاد، جامعه، بهداشت و درمان و … اما یکبار بیایید بگذرییم از منت‌هایی که بر سر خلقِ خدا می‌گذاریم… از تصوّرِ روزی‌رسان بودن، از فکرِ زحماتِ شبانه‌روزی برای از آب و گل درآمدنِ فرزندان‌! این مقاله به زبان ساده‌ای برای شما شرح داد که تعدّد فرزندان در خانواده، آثار تربیتی بی‌نظیری دارد! بی‌نظیر یعنی بدون مانند! یعنی دوستانِ مدرسه و همبازی‌های پارک، نمی‌توانند بسیاری از مولفه‌های تربیتی را در شخصیت فرزند شما شکوفا کنند! یعنی شرایط همین امروز، که بچه‌ها مجبور به خانه‌نشینی هستند!

 

اشتراک گذاری:
لینک کوتاه:
لوگوی مرکز یادگیری میم
عنوان مقاله: طعم خوشِ همبازی داشتن!
لینک مقاله: https://mimttc.ir/?p=1827
عضویت در خبرنامه مرکز یادگیری میم
برای دریافت جدیدترین محتوای آموزشی و اطلاع از دوره‌های آموزشی می‌توانید در خبرنامه مرکز یادگیری میم عضو شوید.