تربیت بدون فریاد!
هرکدام از کودکان و نوجوانان دههٔ شصت و هفتاد، حداقل یکبار تجربهٔ شیرین موشکباران با دمپایی مادر را داشتهاند. حتی بعضی وقتها طعم قطعنامههای کمربندی پدر را نیز چشیدهاند. اما امروز، روش و کلاس کاری تربیت کودک، تفاوتهای زیادی کرده است. دوستی میگفت: چند وقتی از بازگشایی مدارس میگذرد ولی پسرم اصلا دل به درس نمیدهد. به تماشای تلویزیون و بازیهای رایانهای وابستگی شدیدی پیدا کرده. با خواهرش هیچ تعامل امیدوارکنندهای ندارد. اتاقش همیشه نامرتب است. رابطهٔ پر محبتی با پدرش و حتی من ندارد. مدام توقع خرید وسایل و اسباببازی های لوکس و گران قیمت دارد. همة بچههای فامیل نیز نفری یکبار گوشمالیهای او را تجربه کردهاند و… همین کارها کافی است تا گاهی بهشدت از دست او خسته و ناامید شوم. بچه که بودیم، مادرم یک کشیده دم گوشمان میخواباند و ما از ترس، دست از پا خطا نمیکردیم. اما حالا نمیدانم با پسرکم چه کنم؟ گاهی دلم میخواهد حسابی از خجالتش در بیایم و چند وقتی است که با تنبیه بدنی تلاش میکنم مهارش کنم. در زمان قدیم، داد و فریاد، تنبیه و تحقیر، از راهکارهایی بود که والدین برای تربیت فرزندانشان استفاده میکردند. اما نتیجهٔ سالها پژوهش و تجربه باعث شد تا امروزه نقدهای زیادی به این روش تربیت مطرح شود. از بین رفتن عزت و اعتماد بهنفس، گوشهگیری، لجبازی، جدایی بین والدین و کودک، یادگیری خشونت رفتاری ،اضطراب، مقابله به مثل و… اثر تربیت خشن است. بیشتر افراد به دلایلی مثل کنترل افکار و رفتار کودکان، اجتماعی و منظم کردن آنها، درماندگی، خستگی، استرس و خشم در برخود با کودکان و آگاهی نداشتن از راهکارهای دیگر برای تربیت فرزندان، از تنبیه بدنی و فریاد استفاده میکنند. بدون کتککاری هم میتوان مقتدر بود و فرزندان مؤفقی تربیت کرد.
۱. حل مسئله و مدیریت احساسات را بیاموزید.
در ابتدای مسیر تربیت باید قبول کنیم که فرزندان ما، ما میشوند. پس ابتدا تلاش کنید خودتان مهارتهای حل مسئله، مدیریت بحران و کنترل احساسات را بیاموزید و درونی کنید. شما باید این توانایی را داشته باشید که وقتی فرزندتان بحرانی ایجاد کرد، از کوره در نروید و عاقلانه رفتار کنید. زمانهایی که خشمگین هستید تصمیم نگیرید. از محیط فاصله بگیرید و در مقابل انگیزهٔ تنبیه مقاومت کنید. وقتی مشکلی پیش میآید، بهجای پاک کردن صورتمسئله آن را حل کنید. مطمئن باشید بچهها هم این مهارت کلیدی را یاد میگیرند.
۲. وقت داشته باشید.
بهعنوان پدر یا مادر، روزی چند ساعت باید از همه چیز دست کشیده و فقط متوجه فرزندان خود باشید. برای ارتباط با فرزندانتان برنامهٔ منظم داشته باشید. براساس نیاز و سن آنها، وقت بازی، گفتوگو، گردش، همفکری و… اختصاص بدهید. زمانهایی که با شما صحبت میکند، تلفن همراهتان را کنار بگذارید و کامل به او گوش دهید. در هفته یک روز را برای صحبت و همفکری احتصاص بدهید. در صورت امکان همیشه، همهٔ اعضای خانواده در کنار هم وعدههای غذایی را میل کنید. به طور کلی بچهها باید در خانهای شاد دیده شوند و جدی گرفته شوند.
۳. با او همدردی کنید و درکش کنید.
در شرایط بحرانی یا زمانی که مشکلی ایجاد کرده، مثلا زمانی که خواهر کوچکش را کتک زده، اسباببازیاش آسیب دیده، تکلیفهایش را انجام نداده و… بهجای نصیحت و سخنرانی، بد نیست کمی هم بچهها را درک کنیم. به این فکر کنید که او در پس این رفتار، چه نیازی را مطرح میکند؟ شاید از توجه بیشتری که به خواهرش دارید ناراحت است! شاید در درس ریاضی مشکل دارد و همین مسئله موجب دلسردی او نسبت به درس شده است. به جای سرکوفت زدن، متفکرانه ریشهیابی کنید.
۴. رفتار درست را به او آموزش بدهید.
هیچگاه کتک یا داد و فریاد، به بچهها رفتار صحیح را آموزش نمیدهد. بهجای آن رفتار و گفتار صحیح را بدون توهین و سرکوفت با عمل و گفتار به آنها آموزش بدهید. البته فراموش نکنید آموزش هم زمان مناسب خودش را دارد. زمانی که عصبانی هستید یا وقتی که فرزندتان روی دندهٔ لج افتاده است آموزش را تعطیل کنید. در محیطی آرام و بدون تنش در مورد رفتارهای او صحبت کنید. به او اطمینان بدهید که شماتتی در کار نیست و در تلاشید به او کمک کنید تا اوضاع بهتر شود.
۵. تشویق بیشتر جواب میدهد.
به جای کتک زدن فرزندتان به خاطر یک رفتار بد، به رفتارهای خوب او پاداش بدهید. زیرا تقویت رفتارهای خوب، سریعتر رفتارهای بد را از بین میبرد. اگر او را ببینید و برای او ارزش و احترام قائل باشید، اوضاع بهتر میشود. گاهی برایش هدیه تهیه کنید و از او به نیکویی یاد کنید.
۶. خانه که بازار شام نیست!
در خانهای که قانونهای منظم و اجرایی وجود نداشته باشد، انتظار نظم و مسئولیت از اعضای آن، توقع بیجایی است. با کمک تمام افراد خانه، قانونهای منظم و کارآمد یادداشت کنید و برای نقض آنها جریمه یادداشت کنید. برای تمام اعضای خانه نیز مسئولیتی تعریف کنید. برای مثال؛ قانون خانه این است که تلویزیون بعد از انجام کامل تکلیفهای درسی و غذاخوردن روشن میشود. ساعت ۹ شب پسر نوجوان خانه، باید زبالهها را بیرون ببرد و دختر نوجوان نیز باید در برخی کارهای خانه مشارکت کند و…
۷. تنبیه کنید؛ اما نجنگید.
بچهها باید با نتیجهٔ کارها و رفتارهایشان روبهرو شوند. اما همین مسئله نیز مقررات خود را دارد. او را تحقیر نکنید، کتک نزنید، به او توهین نکنید، برای طولانی مدت به او بیتوجهی نکنید و طردش نکنید. همانطور که در قسمت قبل مطرح شد، برای قانونهای خانه مقررات و برای نقض این قانونها جریمههای مشخصی داشته باشید و محترمانه و با کرامت آنها را اعمال کنید. یادتان باشد تنبیه چیزی شبیه آنتیبیوتیک است؛ زمانی که از یک روش بیشتر استفاده میکنید، بعد از مدتی اثرگذاری آن روش از بین میرود. اگر همیشه بچه را برای شکستن پارچ آب و کارهایی مثل این کتک میزنید، باعث میشوید نگرانی او از کتک و تنبیههای شما از بین برود. به نظرتان اگر او در نوجوانی سیگار کشید، دیگر چه عاملی برای بازدارندگی در خانه باقی مانده است؟ پس حساسیت بچه ها را کاهش دهید و مقدار تنبیه را بهراحتی ارتقا ندهید.
۸. راه بازگشت داشته باشید.
بعد از هر اشتباه، برای بچهها راه بازگشت داشته باشید. خداوند متعال نیز برای اشتباهات ما راه توبه و بازگشت تعریف کرده است. متأسفانه بعضی از والدین در برخورد با اشتباهات فرزندشان، او را برای همیشه یا مدتی طولانی طرد میکنند. خانواده جایی برای پناه تمام اهل خانه است. هیچ گاه نباید این ذهنیت در خانه از بین برود.
بهطور کلی تربیت کودک یک وظیفهٔ مهم و حساس است. آن را رأس دغدغهها و وظایف خود تعریف کنید و برای آن وقت اختصاص بدهید. تربیت با صبر و تلاش میسر میشود. فرزندان ما لطیفتر و دقیقتر و دوستداشتنیتر از آنچه ما باور میکنیم هستند. به ثمرة عمرتان توجه کنید، وقت اختصاص بدهید و در مسیر رشد، بادقت و جدیت همراهیاش کنید. از سختیها نیز صبورانه و با مهر عبورکنید. یک روز این باغ زیبا، به بار مینشیند و لذت، تمام وجودتان را پر میکند.