اگر میخواهیم فرزندمان دوستدارِ دیگران باشد، باید از کودکی برای این تربیت برنامهریزی کنیم. یادمان باشد که: “اذیتکردن حیوانات و آزار انسانها شباهت مهمی با هم دارد: در هر دو موضوع، قربانیان، موجوداتی زندهاند که درد و نگرانی را احساس میکنند…” «از جنسِ طبیعت» مختصری است بر اهمیت و چگونگی این تربیت. آن را ببینیم […]
اهمیت توجه به کیفیت فرآیند تحصیل علم به جای تمرکز بر روی امتحان و گذراندن مقاطع تحصیلی
سالهای اولیهی زندگی برای کودکان، زمان اوج یادگیری و شاکلهبندی ذهن آنهاست. تربیت در این بازهی زمانی؛ ابتدا نیازمندِ خوب دیدن و خوب شنیدنِ مادر و پدر است تا کودکانشان خوب ببینند و بشنوند.
چطور میخواهیم به نوه هایمان توضیح دهیم که در کلاس در مانند دانههای ذرت مینشستیم و حتی دکمهی بازگشت به عقب برای مرور درسها وجود نداشت؟!
ما به عنوان یک معلم، دقیقا به همان روشی تدریس میکنیم معلمهایمان سالها قبل با آن تدریس میکردند! وقتی نتیجه نگرفتنِ روشهای قدیمی را میبینیم چرا تغییر رویه نمیدهیم؟! چرا تجربهی موفق یکی دو مدرسهای که با طرحی نو، نگاه جدیدی به مقولهی آموزش و پرورش داشتهاند، برای دیگران بازگو نمیشود؟!
تصور شما از یک “مادر خانه دار” چیست؟ لابد کسی که می توان بسیار انتظارات دیگری هم از او داشت!؟
بگذارید از زبان یک پدر که خانه داری را تجربه کرده بشنویم.